انقلاب بدون مردم نزد امام معنا نداشت(۱)
پایگاه خبری جماران، سعید گیتی آرا: یکی از تاکیدات حضرت امام مقابله با تحجر بوده است و از دیدگاه ایشان، تحجر و سکولاریسم به مثابه دولبه یک قیچی عمل می کنند. این موضوع بهانه ای شد تا دیدگاه عماد افروغ را درباره تحجرستیزی در شخصیت امام جویا شویم.
از نگاه افروغ اگر موضع امام درباره جدایی دین از ت را به درستی درک کنیم، میتوانیم به موضع ایشان درباره تحجر هم پیببریم. وی همچنین باور دارد که نباید با عبارات امام برخوردی گزینشی جناحی و ی و غیرمعرفتشناسانه شود.
این جامعه شناس در بخشی از گفت و گوی پیش رو گفت: اگر تحجر نوعی بی توجهی به زمان و مکان باشد، اگر تحجر در دیالکتیک فقه و جامعه نوعی بی توجهی به نیازهای واقعی مردم باشد، تحجری در قالب جدید است. یعنی خیلی افراد هستند که قالب تحجر را ندارند اما بیتوجه به نیازهای واقعی مردم هستند.
متن کامل گفت و گوی عماد افروغ با خبرنگار جماران را در ادامه بخوانید:
امام خمینی(س) معمولا با عناوین مختلفی چون رهبر کبیر انقلاب، معمار انقلاب و. شناخته می شود. در این میان آیا می توان میراث ی ایشان را برای نسل امروز بازگو کرد؟ نظر ایشان در مورد تحجر چیست؟
بازگو کردن میراث ی در تراز حضرت امام با آن صبغه فلسفی، عرفانی، کلامی، فقهی و ی کار سادهای نیست. لذا باید اجازه داد تا شخص مورد سوال قدرت مانور داشته باشد و بتواند برداشتهای خود را بازگو کند. راهی هم جز این نیست. ما برحسب بحثی دقیق معرفت شناختی نمیتوانیم درکی مطابق واقع داشته باشیم. بنابراین معرفتها و برداشتها در عین گشوده بودن در برابر نقد، نسبی هستند و هیچ معرفتی نمیتواند ادعای انطباق با واقع را کند.
وقتی برداشت خود را از امام خمینی میگویم، آزادتر هستم
لذا من قصد دارم برداشت خود از امام را بازگو کنم و این ادعا را ندارم که مطابق با اندیشههای ایشان صحبت میکنم، بلکه ادعاهای خود را در معرض نقد قرار میدهم تا دیگران آن را نقد کنند. در عین حال معتقد نیستم که اگر معرفتها نسبی هستند، حقیقت نیز امری نسبی است. حتی داوریها نیز نسبی نیستند و اینگونه نیست که همه برداشتها درست بوده باشد.
وقتی برداشت خود را از امام خمینی میگویم، آزادتر هستم. زیرا این دست مصوبات که هرکس نقل قولی به امام نسبت دهد باید مستند باشد و به تایید مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام برسد، هرچند در جای خود و بعض موارد نیت اما عملاْ دست رجوع آزاد و نقل های تهنشین شده ذهنی و خلاقانه افراد از ایشان را میبندد و حتی میتواند منجر به کنار گذاشته شدن استناد غیرمستقیم و شهودی از ایشان و در نتیجه پردادن افکار ایشان از صحنه حیات فکری و اجتماعی شود. لذا ترجیح می دهم از عبارت قریب به مضمون استفاده کنم.
نباید قابلیت استناد به مضامین و محتوای کلامی امام را از مردم بگیریم
البته این موضوعی که می فرمایید در بحث خاطرات نیست و تنها مربوط به نقل قول هایی می شود که به سخنرانی ها و بیانات امام برمی گردد.
نباید برای جلوگیری از کسانی که میخواهند سوءتعبیر کنند یا نقل قولی به امام نسبت دهند، قابلیت استناد به مضامین و محتوای کلامی ایشان را از مردم و نخبگان بگیریم. مسلماً یکی از راههای فراری دادن نخبگان و مردم از امام همین است که فرد نتواند تهنشین شدههای ذهنی خود را از امام بازگو کند.
نباید به گونهای باشد که برای هر نقل قول مستقیم، غیرمستقیم یا مضمونی از امام، نامه ای به موسسه تنظیم و نشر آثار ایشان نوشته و تأییدیهای گرفته شود. مسلما با چنین رویکردی هیچ ناشری به سراغ حضرت امام نخواهد رفت. البته بنده، حسب عضویتم در شورای نظارت بر نشر کتاب در اینباره نظری دادم و صواب هم تشخیص داده شد. اینکه اگر پیشتر آثاری از مؤسسه منسوب به فرد بزرگواری چاپ شده و به آن استناد شود کافی است، اینگونه نباشد که دوباره برای هر نقل قولی از آن بزرگواران کسب اجازه صورت گیرد.
امام(ره) مخالف جدی سکولاریسم بود
نباید دست نخبگان را بست و برای کسانی که خاطرات، مطالعات و تحقیقاتی درباره امام دارند، محدودیت قائل شد. البته من میدانم که نیت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خیر است و نمیخواهد مطلب غلطی به امام نسبت داده شود. ولی این نیت صواب نباید باعث جلوگیری از صد صواب دیگر شود. فراموش نکنیم کسی که مضمونا به امام استناد میکند، مجبور نیست که بلافاصله متن اصلی آن را بیاورد.
باید اجازه داد افراد به آسانی بتوانند برداشتهای خود از امام را بازگو کرده و پای برداشتهای خود بایستند. بگذریم، درخواست من این است که از حرف هایم چیزی سانسور نشود. زیرا سانسور سکه ای رایج بوده که چپ و راست هم نمی شناسد.
سوال درباره میراث ی امام با اینکه عبارتی کوتاه است، ولی پاسخی سخت و پیچیده دارد. بنابراین از آنجا که جنس این سوال گزینش بردار است، من نیز ناچارم گزینشی پاسخ دهم. امام(ره) مخالف جدی سکولاریسم بود و میتوان آن را بسط داد و به جنبههای دیگر حیات بشری هم مربوط کرد.
امام مخالف هرگونه دوگانهنگری بودند
امام مخالف هرگونه دوگانهنگری بودند و تفکری ناثنوی، فلسفی و عرفانی مبتنی بر وحدت در عین کثرث داشتند. یک نگاه منظومه ای و نگرشی دیالکتیکی مبتنی بر تمایز در عین اتصال که شامل علم و دین، دنیا و آخرت، فرد و جامعه، حوزه و دانشگاه و تمامی عرصه ها میشود. همانطور که در ابتدای پاسخم گفتم، امام از جمله مخالف جدی جدایی دین از ت بوده و همین جدایی دین از ت، مبنای تعریف و تدقیق ایشان درباره تحجر» مورد سؤال شما است.
در واقع اگر این موضع امام را به درستی درک کنیم، میتوانیم به موضع ایشان درباره تحجر هم پی ببریم. سکولاریسم در واقع خاستگاه فلسفی و عرفانی کلانی درقالب تفکر ناثنوی ایشان دارد که می تواند متأثر از فیلسوفان گذشته از جمله ملاصدرا نیز باشد. شکی نیست که امام متفکری صدرایی بود. شما در تقریرات فلسفی ایشان که به کوشش مرحوم عبدالغنی اردبیلی» تدوین و تنظیم شد، میبینید که تا چه اندازه به ملاصدرا ارادت و به اصالت وجود و تفکر منظومه ای باور داشته اند.
نباید فراموش کنیم که حکومت اسلامی» هدف نیست بلکه ابزار است
با اینکه امام جدایی دین از ت را به هیچ وجه برنمیتابند، اما دقایق و ظرایفی در این خصوص وجود دارد. یعنی به رغم اینکه امام معتقد به دین ی بوده و ادلّه ای از جمله تشکیل حکومت از سوی پیامبر اکرم(ص) و حضرت امیر(ع) اقامه می کنند اما هدف حکومت را استقرار عدالت اجتماعی و معرفت خدا می دانند. اگر ت را حکومت» بگیریم، ایشان هدف غایی را حکومت نمیدانست. زیرا اگر حکومت را هدف غایی می دانست جای طرح این سوال بود که فرق امام با معاویه یا ماکیاولی چیست؟ به دلیل اینکه آنها هم غایت حیات ی را حفظ حکومت میدانستند.
امام به رغم اینکه هیچ گرایشی به جدایی دین از ت نداشت، اما روح دین را حاکم بر ت میدانست. از نظر ایشان ت» گام اول است. یعنی تقدمی رتبه ای و زمانی دارد نه غایی. بدین معنا که اگر دین اهدافی دارد، لازمه تحقق آن اهداف و آرمانهای کلان، برپایی یک حکومت است. بی تردید بدون تشکیل و برپایی حکومت اسلامی امکان تحقق بسیاری از ارزشها نخواهد بود. در عین حال نباید فراموش کنیم که حکومت اسلامی» هدف نیست بلکه ابزار است.
اسلام دینی ی است و جدایی از ت را برنمیتابد
فعل ی» فعلی مشروط است نه مطلق، یعنی برای چیزی باارزش میشود و فی نفسه ارزشی ندارد. امام نقل به مضمون میفرمایند تمام تشکیلاتی که از صدر اسلام تاکنون بوده، برای عدالت اجتماعی و معرفت خدا بوده است. به باور من، مهمترین میراث ی امام این بوده که اسلام دینی ی است و جدایی از ت را برنمیتابد. اما قدرت ی فعل هدف نبوده، و جنبهای مشروط دارد.
امام به دو روایت اشاره میکنند یکی الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا» یعنی امامحسن(ع) و امامحسین(ع) امام» هستند چه قیام کرده باشند چه قعود. تحت هر شرایطی امام هستند، اما ولیفقیه نمیتواند تحت هر شرایطی امام باشد. امام برای ولایت فقیه آن روایت مشهور را میآورند که بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ اَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ» یعنی با ذکر ارکان به این اشاره میکنند که هیچکدام اهمیتی به مثابه ولایت ندارند. چرا که ولایت فقیه و زمینه ی اعمال ولایت ضابطه مند است که باعث تحقق آن ارکان میشود.
ولایت باطنی مربوط به غیرمعصومین نیست
بنابراین قعود ولیفقیه معنا ندارد و برخلاف معصوم اگر ولیفقیه قعود کند دیگر امام نیست. مقام ملکوتی و معنوی ائمه معصومین قابلتسری به ولی فقیه غیرمعصوم نیست. این بحث را خود امام مطرح و بارها به آن اشاره میکنند. ایشان حتی در پاسخ به کسانی که با اغراق از ایشان یاد میکنند؛ میفرمایند که این نوع صفات مربوط به ما نیست بلکه مختص معصومین است. بنابراین اینکه برخی به ولایت باطنی اشاره میکنند، باید گفت که این نوع ولایت مربوط به غیرمعصومین نیست. وقتی گفته میشود ولی فقیهی که قعود کرده باشد، امام نیست بدین معناست که باید در دوران غیبت قیامی وجود داشته باشد و آن قیام است که ولی فقیه را موجه میکند.
وقتی ولیفقیه قیام میکند تنها برای برپایی حکومت نیست و حکومت نباید برای او تبدیل به هدف شود. بلکه وسیله ای برای رسیدن به اخلاق، معنویت، عدالت اجتماعی و معرفت خداست. بنابراین اگر حکومت اسلامی» به عنوان هدف تلقی شود، پس فرقش با ماکیاوللی چه خواهد شد؟ امیرالمومنین(ع) میفرماید به خدا قسم من از معاویه تمدارترم، ولی دستم بسته است. باید فهمید چرا امام علی(ع) دست خود را بسته میدید؟ اگر امام علی(ع) به عنوان یک رهبر معصوم دینی دستش بسته است، ولی فقیه به طریق اولی دستش بسته خواهد بود.
نباید با عبارات امام برخوردی گزینشی جناحی و ی و غیر معرفت شناسانه شود
در حکومت اسلامی، سایه دین همواره باید بر حکومت مشهود و متجلی باشد و حفظ حکومت در هر شرایطی موجه نیست و اهمیت حکومت اسلامی از باب اهداف غایی آن بوده که فعل هدف هستند.
نه تنها در متن جامعه بلکه در میان نخبگان نیز برخی نقل قول های غیردقیق از حضرت امام گفته می شود که هدف ایشان و جمهوری اسلامی فقط حفظ حکومت است و نه حفظ دین و اخلاق، علاوه بر سخنان امام آنها به اتفاقاتی اشاره می کنند که در این سه چهار دهه اخیر افتاده است. ما امروز چطور می توانیم مسائل را با توجه به مطالبی که در این خصوص گفته می شود، به درستی تبیین کنیم؟
به نظر من نباید با عبارات امام برخوردی گزینشی جناحی و ی و غیر معرفت شناسانه شود. همچنین نباید برخوردی صوری و لفظگرایانه با عبارات ایشان صورت گیرد. امام به عنوان فیلسوف و عارف، مخالف جدی تحجر و اخباریگری بودند. زیرا اخباریون علاوه بر حذف قرآن و عقل تنها به لفظ تکیه کرده و ظاهرگرایانه مسائل خود را پیش میبرند و توجهی به روح دین ندارند. بنابراین نفس چنین کاری به مثابه مخالفت با اندیشه امام است.
امام تمام تشکیلات صدر اسلام تاکنون را برای عدالت و معرفت خدا میدانند
باید به تمام آثار امام و روح آن توجه کرد. زیرا همین امامی که برخی چنین برداشتی از اندیشه ایشان میکنند، همانگونه که اشاره شد تمام تشکیلات صدر اسلام تاکنون را برای عدالت و معرفت خدا میدانند. بنابراین خود آن تشکیلات فی نفسه هدف نبودهاند. اگر اهداف غایی مهم هستند، برای تحققشان نیاز به برپایی یک حکومت است. از اینرو، اگر حکومت مهم است و وم حفظ آن وجود دارد، به آن دلیل است که آن اهداف مهم هستند. فراموش نکنیم اگر وسیله صرفا وسیله باشد و در جهت اهداف متعالی باقی بماند، باید روح اهداف را در خودش داشته باشد. یعنی اگر حکومت از جنس هدف نباشد، نمی تواند ابزار مناسبی برای تحقق آن باشد. این بحثی بسیار مهم است.
با نگرش ماکیاولیستی به ت و حکومت نمیتوانیم تحققبخش اهداف متعالی اسلام در وجوه اخلاق، معنویت، عدالت و معرفت خدا باشیم. بنابراین اگر بگوییم از دیدگاه امام حفظ هدف در هر شرایطی معتبر است، آن وقت فرق نگاه مطلقگرایانه به ت، یعنی نگاه ماکیاوللی با امام در چیست؟ اگر وسیله ارزشمند است، بدین خاطر بوده که روح و صبغه ارزش ها در آن است. والا فی نفسه هیچ ارزشی ندارد. بنابراین چنین نگرشی ناموجه بوده و ما را گرفتار یک ثنویت میکند.
طبقه اجتماعی در جامعه ایران شکل نگرفته است
برای فهم اربعین باید بزرگ شویم
جوانها مدیران بهتری برای کشور انقلابی هستند/ نامزدهای مجلس منابع مالیشان را مشخص کنند
امام ,ایشان ,حکومت ,ی ,هدف ,دین ,خود را ,است و ,از امام ,از ت ,و معرفت ,برخوردی گزینشی جناحی ,امام برخوردی گزینشی ,اخلاق، معنویت، عدالت ,مخالف هرگونه دوگانهنگری
درباره این سایت